يك شب مزخرف ديگر!
يك شب مزخرف ديگر!
يعني ما أدما افريده شديم براي زر مفت زدن
هفته ي پيش از پستي بلندي اي زندگي گفتم و خيلي ام خوشحال بودم ازشون
اما امشب از خالي بودن پشتم و از تنها بودنم دو ساعت عر زدم! و اينكه كاش پدري داشتم كه حقمو ميگرفت!
وقتي اطرافيانت ببينن كه تنهايي بيشتر هار يا حار ميشن و بت حمله مي كنن
ادم بي عرضه اي هم مث من كه نمي تونه از خودش دفاع كنه بيشتر مورد حملات و ..، قرار ميگيره
مث اين احمق ها از خدا خواستم كه خودش جوابشونو بده
+ نوشته شده در ساعت 8:22  توسط جواد رمضانی |